معنی محل عبور

حل جدول

فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

محل عبور

ممر


عبور

ارسال، انتقال، ترخیص، عبور، مرور

واژه پیشنهادی

محل عبور

مسیر

معبر-پیاده رو


محل عبور و گذرگاه

معبر

عربی به فارسی

عبور

دوراهی , محل تقاطع , عبور , گذر

لغت نامه دهخدا

عبور

عبور. [ع َ] (اِخ) نام ستاره ای است که بعد از جوزا درآید. (غیاث اللغات). شعری عبور؛ یکی از دو شعری و آن سپس جوزاست. آن را عبور نامند چون از حجره گذرد. (اقرب الموارد). نام ستاره ای که بعد جوزا درآید. (منتهی الارب).

عبور.[ع َ] (ع اِ) بره ٔ گوسفند. ج، عبائر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || (ص) ختنه ناکرده. ج، عُبُر. (منتهی الارب) (تاج العروس) (اقرب الموارد).

فرهنگ فارسی هوشیار

معادل ابجد

محل عبور

356

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری